نکته ای که جا مانده بود:
1268 به دنبال تبعید بهاء و برادرش به عراق کم کم اجتماعی از بابیان در عراق ایجاد می گردد که مهم ترین هدفشان اذیت و آزار شیعیان بود. به طوری که شوقی افندی می نویسد:
«در عراق شیوه بابیان این بود که شبها به دزدیدن لباس و تقدینه و کفش و کلاه زوار اماکن مقدسه و شمع و صحایف و زیارتنامه ها و جام های آب سقاخانه ها پردازند.» (شوقی افندی، قرن بدیع، جلد دوم، ص 122.)
او می افزاید به سبب کینه ای که بابیان از شیعیان داشتند، در ایام عاشورای حسینی در کربلا جشن و پایکوبی راه می انداختند. که این سنت از قره العین به یادگار مانده بود. (البته باید اشاره که در عصر پهلوی هم به این کار ادامه می دادند و صهیونیست ها هم در شب عاشورا چنین مراسمی را دارند.)
12 | ربیع الثانی 1285ه.ق | بعد از درگیری شدید بین آنها دولت عثمانی بهاء را به عکا (زمینه های تعامل بهائیت و فراماسونری ایجاد شد. ) و صبح ازل را به قبرس تبعید کرد. * بهاء پس از رفتن به عکا به صورت کامل و علنی دست از ادعای نایب باب بودن برداشت و رسما خود را پیامبر نامید و فرقه « بهائیت» را بنیان گذاشت که فورا از جانب دولت روسیه به رسمیت شناخته شد. این دولت در نخستین اقدام های خود مرزهای خود را به روی بهائیان گشود و اولین معبد این فرقه را به نام «مشرق الذکار» در شهر عشق آباد ایجاد کرد. این رابطه به گونه ای بود که بهاء از یارانش می خواست که برای دولت روسیه دعا کنند. * بهاء بعد از ادعای پیامبری مدعی « الوهیت می شود و خود را خداوند و خالق جهان می شمارد. زمانی که در زندان عکا گرفتار بود چنین می نویسد: « بشنو آنچه را که وحی می شود از مصدر بلا بر زمین غم و اندوه از سدره قضا بر ما به اینکه نیست خدایی جز من زندانی یکتا». در قسمتی دیگر از کتاب مبین می نویسد: « در باره ی دنیا و حالات مردم آن بیندیش. زیرا آنکه جهان را برای خود خلق کرد، در خراب ترین مکان ها به دست ستمکاران زندانی است». |
13 | 1286ه.ق | نگارش «اقدس» (کتاب مقدس بهائیان) توسط بهاء * از آنجا که مطالب مندرج در الواح آشفته و متناقض بود اعتراضاتی در پی داشت. بهاء در پاسخ کسانی که به عدم رعایت اصول عربی توسط او ایراد گرفته اند می گوید: ترجمه: علما نباید نوشته های این کتاب را با قاعده های صرف و نحو بسنجند، بلکه باید قاعده های ادب عرب را با این نوشته های من بسنجند!! (کتاب اقدس،ص 28 وسید محمد باقر نجفی، بهائیان، ص 456 ) |
14 | 1309ه.ق | میرزا حسینعلی نوری (بهاء الله) پس از 24 سال زندگی در شهر عکا مرد و در همان شهر دفن شد که هم اکنون قبر او قبله بهائیان است. یکی از مبلغین معروف بهائی به نام محمد علی قائنی در این مورد می نویسد: « قبله ما اهل بهاء روضه مبارکه در مدینه عکا می باشد که در وقت نماز خواندن باید رو به آن بایستیم و قلبا متوجه«جمال قدم» یعنب بهاء باشیم...»(بررسی باب و بهاء، جلد دوم، ص12) برای آنکه افکار عمومی را از اهداف ضد اسلامی خود دور کنند به چاپ و نشر الواح گوناگون با مضامین به ظاهر مذهبی و در واقع خرافی می پرداختند که بیشتر در دکان یهودیان و صهیونیستها یافت می شد. و در آن بیشتر نام شیخ احمد رشتی به چشم می خورد. نزاع و دسته بندی شدید و دیرپای پسرانش ( محمد علی و عباس افندی) بر سر ریاست بهائیان. و موفقیت عباس افندی برای ریاست بهائیان. |
15 | 1327ه.ق | سرنگونی عبدالحمید ثانی (سلطان ضد صهیونیست عثمانی به دست ژون ترکها) و آزادی فعالیت عباس افندی. |
16 | 1329ه.ق | سفر عباس افندی به اروپا و امریکا، و نشان دادن چراغ سبز به سرمایه داری غرب. |
17 | 1332ه.ق(1914م) | جنگ جهانی اول و کمک عباس افندی و نزدیکانش بع ارتش بریتانیا در جنگ با عثمانی. |
18 | 1335ه.ق(1917م) | ماجرای جاسوسی رهبر بهائیان به حدی بود که موجب خشم مقامات عثمانی قرار گرفت که جمال پاشا فرمانده کل قوا تصمیم به اعدام او گرفت.( شوقی افندی، قرن بدیع، موسسه ملی مطبوعات امری) در این زمان دولت انگلستان به صورت علنی به حمایت از بهائیان برخاست و لردبالفور- وزیر امور خوارجه بریتانیا و صادرکننده اعلامیه معروف «بالفور» پیرامون تشکیل دولت اسرائیل- طی تلگرافی از ژنرال آلن بی فرمانده انگلیس در فلسطین خواست تا با تمام توان به حمایت از عبد البهاء (عباس افندی) برخیزد. |
19 | 1337ه.ق | ثناگویی عباس افندی از «عدالت و سیاست» انگلیس (در لوح باقروف) پس از اشغال فلسطین توسط ارتش بریتانیا. |
20 | 1338ه.ق | اعطای لقب سر(sir) و نشان شوالیه گری (Knighthood) توسط ژنرال آلن بی به عباس افندی. |
21 | 1340ه.ق | مرگ عباس افندی و شرکت مقامات عالی انگلیس در تشیع جنازه ی او و حمایت آنان از نوه و جانشینش (شوقی افندی، در برابر رقبا) * چرچیل (وزیر مستعمرات انگلیس) تلگرافی برای سر هربرت ساموئل (صهیونیست سرشناس و کمیسر عالی انگلیس در فلسطین) صادر می کند و از او می خواهد مراتب همدردی و تسلیت حکومت انگلیس را به خانواده ی عباس افندی ابلاغ کند.( شوقی افندی، قرن بدیع،3/321) |
22 | 1327 ش(1948م) | تاسیس رژیم اشغالگر فلسطین و حمایت شوقی از آن. |
23 | 1329ش | شوقی طی تلگرافی مربوط به تشکیل هیئت بین المللی بهائی (بیت العدل) تاسیس اسرائیل را تحقق پیشگوییهای بهاء و عباس افندی و سپس بین ایجاد این هیئت و تاسیس اسرائیل ارتباط مستقیم برقرار کرد و سه علت برای تاسیس این هیئت بیان داشت، که در راس آنها تاسیس اسرائیل بود. * یکی از دلایل ایجاد بیت العدل ان بود که بر اساس وصیت و دستورات عباس افندی باید رهبری بهائیت در خاندان شوقی موروثی باقی می ماند اما بر خلاف پیش بینی بهاء و وصیت عبد البهاء(عباس افندی) شوقی صاحب فرزند نشد. به همین دلیل او برای اداره جامعه بهائیت تشکیلات بیت العدل را ضروری دید. |
24 | 1336ش | شوقی به علت ابتلا به آنفلونزا در لندن مرد و در همان جا دفن شد. پس از مرگ او کشمکش شدیدی بین بهائیان بر سر جانشینی او در گرفت و بسیاری از آنان رهبری همسر آمریکایی او به نام روحیه (ماری) ماکسول را پذیرفتند. * روحیه ماکسول در سال 1378 شمسی مرد. |
25 | 1342ش | تشکیل اولین بیت العدل اعظم در فلسطین اشغالی در شهر حیفا که تا کنون نیز به فعالیت خود ادامه داده است. اولین دوره 9 نفره بیت العدل به شرح زیر است: 1- چالز ولکات 2- علی نخجوانی 3- بورا کاولین 4- ایان سمبل 5- لطف الله حکیم 6- داوید هوفمن 7- یوج جانی 8- امور گیبسون 9- هوشمند فتح اعظم ادامه دارد.... |
خدا صبر بده به این محققارو....
پاسخحذفما که فقط از چندتا کتاپ کپی برداری می کنیم آخراش دیگه هیچ کس رو نمیشناسیم.
خدا به ذهن و نگاه جمیع محققهای دنیای اسلام و حق و حقیقت قوت بده انشا الله
در شماره 13 نام کتاب اقدس را آوردید
پاسخحذفدر شماره 14 اشاراتی به یک سری از الواح کردید
در شماره 19 لوح باقروف رو نام بردید
اگر اینها رو بخوایم چطور می تونیم بهشون دسترسی داشته باشیم؟ لطفا یا لینکشون رو بزارید یا راهنمایی کنید برای تهیه این الواح و کتاب ها.
درباره بیت العدل می تونید بیشتر اطلاعات بدید؟
تشکر به خاطر زحماتتون و صبرتون و تلاشتون در گردآوری مطالب. خدا به هممون ذهن و نگاه باز عطا کنه تا بتونیم جزو مخققای اسلام به شمار بیایم.
سلام
پاسخحذفمطالب خیلی خوب داره پیش میره.
انشا الله وقت بشه در موردش مطالب تحلیلی هم بذارید.
موفق وموید باشید
در پناه حق
التماس دعا
سلام
پاسخحذفیک ادعای جالب!دیگه که بهاء داشته و احتمالا از نظر شما دور مانده ادعای خدا آفرینی اوست.
او زمانی به فکر این ادعا افتاد که یکی از شاگردانش(نبیل زرندی)در شعری او را به مقام بالاتر راهنمایی کرد.
[خلق گوید خدایی،من اندر عجب آیم / پرده برداشته مپسند به خود ننگ خدایی]
عباس افندی در مکاتیب خود(ج2، ص 255)میگوید:
«همه ی خدایان از رشحات(و آثار)فرمانم به خدایی رسیدند و همه ی پروردگاران از لبریزی حکم من پروردگار گشتند»
منتظر پست بعدیت هستم.
موفق باشی
التماس دعا
هوالخلاق البصير
پاسخحذفسلام... .
موارد
12
13
14
22
جالب بود!!!
دو تا ؟
1 . عكا توي روسيه هست ؟ اگر بله سوال 2:
2 . بها رو چه افرادي و براي چي در عكا زنداني كردند ؟
التماس 2a... .
خلاق بين ... .
ارادتمند : ...::: a creative mind a min :::...
یه نکته ی دیگه هم می خواستم بگم که یادم رفت چی بود...
پاسخحذفبه سین جیم گرامی:
پاسخحذفسلام
حقیقتش پیدا کردن کتاب های نظیر اقدس و بیان و لوایح های ذکر شده الان در ایران کار بسیار سختیه جوری که به احتمال زیاد نشه پیدا کرد. البته جوینده یابنده است.
بیشتر ویژگی ها و نقل و قول هایی که از کتاب های دیگه بهائیان که درباره خودشون نوشتن و منابع خودمون که از منابع اون ها نوشتن میشه به ویزگی ها و نوشته های اون دسترسی پیدا کرد.
البته می گردم و سعی میکنم یه چیز هایی پیدا کنم.
البته اگر بشه.
چشم... درباره بیت العدل هم بیشتر توضیح خواهم داد سعی میکنم که یه جای در پست های بعد بهش اختصاص بدم.
خواهش کاری نکردم...انشا الله
در پناه حق
به مصطفی گرامی:
پاسخحذفسلام
الحمد الله
انشا الله ....حتما تو فکرش هستم ممنون که متذکر شدید
ممنون به همچنین
در پناه حق
محتاجیم به دعا
به نه چندان غریبه عزیز گرامی:
پاسخحذفسلام
نه حقیقتش ندیدم ...ممنون که گفتی
انشا الله در چند روز آینده
ممنون شما هم موفق باشی
محتاج به دعای دوستان
در پناه حق
به...::: a creative mind a min :::... گرامی:
پاسخحذفسلام
درباره سوال هاتون عکا در اون زمان جزئی از دولت عثمانی بوده و الانم در فلسطین اشغالیه.
بعد از ترور ناصر الدین شاه و به خاطر طرفداری اونها از بابی گری تبعید شدن عراق و بعد به خاطر درگیری های شدید بین دو برادر و اذیت و آزار زائرین دولت عثمانی تصمیم گرفت که به یکی از دور ترین نقاط قلمرو خودش اون هارو بفرسته تا هم از ایران دور باشن و هم از عتبات.
البته بهائیان از همین دوری خودشون از ایران استفادهای زیادی کردن و به مظلوم نمایی های شدیدی برای جذب افراد پرداختن.
محتاجیم به دعا
در پناه حق
به نه چندان غریبه عزیز گرامی:
پاسخحذفهر وقت یادت اومد بگو خوشحال میشیم شدید
سلام خدمت همه ی دوستان
پاسخحذفبه خواسته دوست عزیز سین جیم من یه گشتی تو اینترنت زدم این لینک سایت بهائیته. می تونید همه کتاب ها رو دانلود کنید البته من خودم کتاب اقدس رو دانلود کردم. شاید خیلی ارزش وقت گذاشتن و خوندن نداشته باشه ولی به هر حال گفت داشتن لینکش خالی از لطف نیست.
کتابخانه مراجع و آثار بهائیت :
http://reference.bahai.org/fa/
البته سایت فیلتر شده.
در پناه حق
التماس دعا
به مصطفی گرامی:
پاسخحذفسلام
ممنون خیلی لطف کردید
در پناه حق
-------------------------------
من نتونستم فایل رو دریافت کنم
سلام
پاسخحذفرمضان مبارک
التماس دعا
---------------------
اصلا دنبال کننده این مطلب نیستم !!!!فقط نظرات رو دنبال میکنم!!!!!
فقط به خواهر یا برادر خودم که اجازه دعوا خواستن اعلام امادگی میکنم(سیم چین)
هروقت خواستید اعلام کنید!!!
ادرسی از وبلاگ یا سایت بگید تا سرفرصت به مناظره،اغتشاش و سرکوب اغتشاش بپردازیم...
خط اول با من
و ادامه ان با شما و دوستان دیگرم...
حق نگه دارمان
سلام به سنت گرامی
پاسخحذفچه جالب! در اولین جوابیه در وبلاگ قبلی تا اوج فکر می کردم که می دونید که من برادر شما هستم نه خواهر شما
بنده رو همه می شناسن لزومی هم برای پنهان کاری نمی بینم. حالا ... شما نمی دونی! باشه. من سجاد جدیدساز هستم
من یادم نمیاد که گغتم با شما سر دعوا دارم
گفتم؟
شما چرا به خودت گرفتی؟
سرکار خانوم هزار انتظار اجازه دعوا نمیدن، ما هم اهل دعوا نیستیم
ولی جالبه که شما انقدر پایه ای
از کلیات این وبلاگ بر میاد که برای بحث و مناظره های علمی آمادست. اگر منطقی دارید رو کنید تا مخاطبان آگاه و با بصیرت این وبلاگ (که در این چند تا پست اخیر کاملا این رو نشون دادن) از این بحث آزاد، بهره مند شن.
یک نکته به تمام سعایت خواهان:
این وبلاگ هرگز از مسیر خودش تغییر جهت نخواهد داد و هرگونه دعوا، اغتشاش و غیره رو به خودش نخواهد دید.
این آخرین کامنت جوابیه بنده به حرف های غیر منطقی بود. بیاید زمان خود را بیخودی و در جهت غیر هدر ندهیم. زمان گران بهاست.
اگر در این کامنت ادبیات متفاوتی رو به کار بردم، از تمام مخاطبان این وبلاگ و خود سرکار خانوم هزار انتظار عذرخواهی می کنم.
ارادتمند
یکی از دنبال کننده ها و پیگیر موضوعات مطروحه ی این وبلاگ
سجاد جدیدساز
این چقدر خوب بود
پاسخحذف